سیما غفارزاده – ونکوور
Photos: Sam Kantrowiz
جشنوارهٔ بینالمللی فیلم کوهستان ونکوور (Vancouver International Mountain Film Festival) یا اختصاراً VIMFF جشنوارهای دهروزه است که سالانه در ماه فوریه در ونکوور برگزار میشود و هدفش آن است که در سطح جهانی جامعهٔ اهل سفر و ماجراجویی در کوهستانها را با فیلمسازان، هنرمندان و سخنرانان بینالمللی ارتباط دهد. در این جشنواره، نمایش فیلمهای کوهستانی، نمایشهای زندهٔ چندرسانهای، نمایشگاههای عکاسی، کارگاهها، سمینارها و دیگر رویدادهای ویژه ارائه میشود.
شایان ذکر است که در فوریهٔ سال ۲۰۱۸، جشنوارهٔ بینالمللی فیلم کوهستان ونکوور از پروانه کاظمی، کوهنورد ایرانی و فاتح قلهٔ اورست، دعوت کرده بود تا مهمان ویژهٔ ۲۱اُمین دورهٔ این جشنواره باشد. رسانهٔ همیاری در آن زمان گفتوگویی با وی انجام داده بود که علاقهمندان میتوانند آن را در اینجا رسانه مطالعه کنند.
امسال، ۲۷اُمین دورهٔ جشنوارهٔ بینالمللی فیلم کوهستان ونکوور از ۲۳ فوریه تا ۳ مارس ۲۰۲۴ برگزار میشود و طبق آنچه در وبسایت این جشنواره آمده، بیش از ۷۰ فیلم کوهستانی تأملبرانگیز و مهیج طی این ده روز نمایش داده میشود؛ فیلمهایی که موضوعاتی مانند کوهنوردی، ورزشهای زمستانی، دوچرخهسواری، محیط زیست و غیره را در برمیگیرند.
در میان ۱۱ فیلمی که در دستهبندی فیلمهای دوچرخهسواری (Bike Show) قرار میگیرند، فیلم کوتاهی با عنوان Escape and Embrace بهکارگردانی مهشید هادی، هنرمند ساکن ونکوور، نیز به چشم میخورد. این فیلم شنبهشب گذشته، ۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، در سالن سنتنیال تیاتر بههمراه ده فیلم کوتاه دیگر به نمایش درآمد. این فیلمها همچنین بهصورت آنلاین در دسترس علاقهمندان قرار دارند:
https://vimff.org/show/online-bike-show
مهشید هادی، فارغالتحصیل هنرستان ایران در اصفهان است. او بازیگری در تئاتر را با اجرا روی صحنههای نمایش در ایران و ترکیه آغاز کرد. در اواخر سال ۲۰۱۸، به کانادا آمد و با فعالیت بهعنوان دستیار کارگردان در چند کار، به صنعت فیلم روی آورد. او در حال حاضر، در کانادا دستیار تهیهکننده و تکنسین رادیو، و نیز مستندسازی مستقل است. مهشید هادی همچنین در رشتهٔ تولید فیلمهای تلویزیونی در بیسیآیتی تحصیل کرده است.
آغاز سفر دوچرخهسواری مهشید هادی به سال ۲۰۱۶ برمیگردد، زمانیکه او با دوچرخه به اردوگاههای پناهندگان در سراسر ترکیه سفر کرد و از آن زمان او بهعنوان یک دوچرخهسوار فوقاستقامت (ultra endurance bikepacker) در سراسر کانادا، بریتانیا و اروپا سفر کرده است.
Escape and Embrace مستندی است که داستان پرماجرای زندگی زن جوانی را به تصویر میکشد که ظلم و ستم در ایران را نپذیرفته است. از چالشهای دوران کودکی تا دستوپنجه نرمکردن با فشارهای اجتماعی، این فیلم به سرپیچی او از قوانین مذهبی حاکم و تحولات درونی و تبدیل او به مدافع حقوق زنان، میپردازد. او در مواجهه با سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، دست به فراری جسورانه میزند، و داستانی دلخراش از فداکاری و بقا را بههمراه پدالزدنهایش در جاده بازگو میکند.
مهشید هادی یکی از دو کارگردانی بوده که فیلمشان در جشنوارهٔ بینالمللی فیلم کوهستان ونکوور نمایش داده شده و دریافتکنندهٔ New Voices Grant نیز بودهاند. وی این گرنت را بههمراه Color the Trails و با حمایت مالی شورای هنر بیسی (BC Arts Council)، دریافت کرده است. شایان ذکر است Color the Trails، کسبوکاریست که صاحبان آن را زنان سیاهپوست کانادایی تشکیل میدهند و کار آنها روی بهبود دسترسی جوامعِ درحاشیه مانند سیاهپوستان، بومیان، دیگر رنگینپوستان و جامعهٔ دگرباشان به فعالیت در هوای آزاد، متمرکز است.
فیلم یازدهدقیقهای Escape and Embrace با صحنهای از مهشید هادی که دوچرخهاش را در برف با خود میکشد، آغاز میشود ولی بلافاصله فلَشبک میزند به دوران کودکی او در ایران و باز تصاویری از دوچرخهسواریهای ماجراجویانهاش در کانادا لابهلای آنها نشان داده میشود. او از خاطرات خوش و شیرینی که با اعضای خانواده و دوستانش داشته میگوید، خاطراتی که خیلی زود به تلخیها و دردهای ناشی از فشارهای وارد از طرف حاکمیت آغشته میشود. مهشید هادی با زبانی شاعرانه این حس را بیان میکند. او که علاوه بر کارگردانی، راویِ این فیلم مستند نیز است، میگوید رشد و نمو در ایران تجربهای بود بسیار شبیه به رشد و نمو در کانادا، بهجز وقتی که دیگر شبیه نبود… یا جایی دیگر پس از یادآوری خاطراتی مانند خوابیدن در پشتبام داخل پشهبند، میگوید دلش برای تجربهٔ [دوبارهٔ] آن چیزها تنگ شده، بهجز زمانی که دیگر دلش تنگ نشد… مثالهایی میآورد و میگوید طبعاً دلش برای آنکه هر روز بهخاطر حقوق ابتدایی انسانیاش بجنگد، تنگ نشده است.
طبیعتاً یکی از عناصر مهم در این فیلم مستند کوتاه، دوچرخهٔ مهشید است. دوچرخهای که در کودکی به او حس آزادی داده است، حسی که شاید از جابهجایی و حرکت روان روی چرخها در هوای آزاد به او دست داده بوده، حس خوردن باد به صورت، حرکت باد لای موها… ولی خیلی زود او به نهسالگی میرسد و پوشاندن سر و بدن اجباری میشود. اینجاست که پدر بهبهانهٔ حفاظتش، با حاکمیت و خواستههایش همراهِ حاکمیت میشود، و دوچرخه و آزادی از او گرفته میشود…
در بخشهایی از این فیلم بهکمک انیمیشن اتفاقاتی به تصویر کشیده شده است که نشان میدهد چگونه خانهٔ مهشید هادی بهدلیل فعالیتهایش برای حقوق زنان و عدم تمکین به مذهب رسمی کشور، مورد هجوم نیروهای حکومتی قرار میگیرد و او با حکم زندان مواجه میشود. همین مسئله موجب میشود که شبانه و مخفیانه از کشور خارج شود، و در نهایت پس از سپریکردن چند سال در ترکیه، اسکاتلند و انگلیس به خانهٔ جدیدش، کانادا، میرسد.
حال پس از تجربهٔ زندگی در کانادا، مهشید خود را کمی تصحیح میکند و میگوید شاید اصلاً رشد و نمو در کانادا شباهتی به رشد و نمو در ایران نداشته، چرا که او دیگر موقع دوچرخهسواری مجبور نیست برگردد و پشت سرش را چک کند و حس میکند میتواند انسانی باشد که خود انتخاب کرده است، نه آنگونه که کس دیگری فکر میکند باید باشد.
ازآنجاکه این فیلم در بخش فیلمهای مربوط به دوچرخهسواری در این جشنواره ارائه شده است، تماشاگر ممکن است انتظار داشته باشد که در آن عمدتاً به موضوعاتی مانند ماجراجوییهای دوچرخهسواری کوهستان پرداخته شده باشد، اما این فیلم در عین نشاندادن اهمیت دوچرخهسواری در زندگی راوی-کارگردان و نمایش صحنههایی از سفرهای او در جادههای کانادا ازجمله قلمرو شمال غربی و یوکان در قابهایی زیبا و نفسگیر، به داستان عمیقتری پرداخته است و آن گریز دختری جوان از سرزمین مادریاش است بهتمام دلایلی که بیش از همه برای ما هموطنانش ملموس و آشناست.